شنبه امروز برای من شبیه خارجیهاست. البته با توجه به اینکه من آخر هفتهها کلاس دارم و چند هفتهای هست که دیگه آخر هفته به شدت شلوغه (همزمانی کلاسهای مدرسه، کلاس کنکور و TA دانشگاه)، امروز رو واقعا در خلسه بودم. به خودم قول داده بودم به کارهای عقب افتاده برسم. چون امین هم تمام امروز سرکار هست و غذا هم توی یخچال داشتیم. اما واقعا صبح توان بلند شدن نداشتم که یه پارچ دوغ غلیظی هم که دیروز خوردم و وضعیت فیزیولوژیک خودم هم در این بیحالی بیتاثیر نبود! خلاصه منبع
درباره این سایت